کد مطلب:166484 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:147

تلاش برای دستیابی به خیمه گاه
از آن پس، جنگ میان آن گروه با سپاه حسین (ع) بالا گرفت تا روز به نیمه رسید. یاران حسین (ع) در دل انبوه نیروهای دشمن محاصره شده بودند و بسیاری از آنان مجروح گردیدند. چون یاران حسین (ع) اندك بودند، هرگاه كسانی از ایشان كشته می شد، آشكار می گردید، ولی هر چه از سپاه عمر بن سعد به قتل می رسیدند پیدا نبود، زیرا كه شمار آنان بسیار بود. [1] .

حصین بن نمیر فرمانده نیروهای تیرانداز، چون این بردباری را از یاران حسین (ع) دید، پانصد تن تیرانداز از همراهان خویش را پیش فرستاد، تا سپاهیان حسین (ع) را تیرباران كنند. آنان همگی دست به كمان بردند و تیراندازی را آغاز كردند، لحظه ای بعد، اسبان سپاه آن حضرت از پای در آمدند و شماری از سواركاران نیز زخمی شدند و ناگزیر پیاده به جنگ پرداختند، و ساعتی نبرد با شدت ادامه یافت. [2] .

آنگاه شمر بن ذی الجوشن با همراهانش پیش آمدند.


شمر یورش برد تا نیزه خود را به چادر مخصوص حسین (ع) فرو كرد و فریاد كشید آتش بیاورید تا من این خیمه را با هر كه در آن است بسوزانم!

با این سخن، شیون زنان برخاست و از خیمه بیرون آمدند.

حسین (ع) فریاد زد ای پسر ذی الجوشن!! تو با آتش می خواهی خیمه گاهم با خانواده ام را بسوزانی؟ خدا تو را به آتش بسوزاند.

حمید بن مسلم می گوید كه من به شمر گفتم: سبحان الله! این كار از تو شایسته نیست، می خواهی هم عذاب خدا را بچشی و هم كودكان و زنان را بكشی؟

بخدا سوگند همان مردان را هم كه بكشی امیر از تو راضی می شود.

شمر به من گفت: تو كیستی؟

گفتم: من خود را به تو معرفی نخواهم كرد! بخدا سوگند ترسیدم كه اگر مرا بشناسد گزارش بدی از من به حكومت بدهد.

مرد دیگری كه از شبث بن ربعی هم نزد او مطاع تر بود، پیش آمد و به او گفت: بدتر از گفتار امروز تو نشنیدم، و زشت تر از وضعی كه اینك بخود گرفته ای ندیدم، آمدی پیرامون زنها پرسه می زنی؟!

دیدم شرمسار شد و خواست برگردد كه زهیر بن قین با ده تن از همراهان خود به او و یارانش حمله كرد و آنها را از خیمه ها دور كرده و از تپه بالا رفتند. در این درگیری یكی از یاران شمر به نام «اباعزره ضبابی» را به خاك انداختند، تا آنكه لشكر دشمن به آنان هجوم آورد و این گروه را در هم شكستند. [3] .

چون خیمه های اباعبدالله (ع) به هم پیوسته بود،: لشكر كوفه جز از یكسو بر حسینیان نمی توانستند دست یابند، از اینرو ابن سعد دستور داد از سمت چپ و راست پیش روند و خیمه ها را از جا بكنند و آنان را محاصره كنند. [4] .


یاران حسین (ع) در دسته های سه یا چهار نفری تقسیم شدند و حفاظت خیمه ها را عهده دار گردیدند. این فداكاران از میان خیمه ها به مهاجمان حمله بردند و آنكس كه می خواست چادری را بكند یا برباید، می كشتند یا به تیر می زدند و یا زخمی می كردند.

عمر بن سعد گفت: خود به خیمه ها نروید، و از كندن و ربودن آنها خودداری كنید بلكه آتش در آنها افكنید. یارانش، همچنانكه او گفته بود، دست از كندن و ربودن برداشتند و آتش به خیمه ها زدند.

حسین (ع) فرمود: بگذارید آتش بزنند، زیرا همان آتش مانع آنها می گردد همین گونه هم شد و آنان ناگزیر از یكسو با یاران حسین می جنگیدند. [5] .


[1] ارشاد، ص 238.

[2] طبري، ج 5، ص 437.

[3] طبري، ج 5، ص 438 و 439.

[4] طبري، ج 5، ص 438.

[5] طبري، ج 5، ص 438، طبري، ج 5، ص 439.